میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا فتحعلی آخوندزاده (آخوندوف) نمایشنامهنویس آزادیخواه ایرانی اهل آذربایجان در دورهٔ قاجار بود. او را از پیشگامان جنبش ترقیخواهی و ناسیونالیسم ایرانی میدانند. اندیشههای او بر اندیشمندان جنبش مشروطیت ایران از جمله میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان، طالبوف ، میرزا آقا تبریزی و دیگران بسیار تاثیر گذاشت.
زندگی
در سال ۱۱۹۱ خورشیدی برابر با ۱۸۱۲ میلادی و ۱۲۲۸ هجری قمری در شهر نوخه یاشکی زاده شد. پدرش میرزا محمدتقی، کدخدای روستای خامنه بود که درست یک سال پیش از تولد میرزافتحعلی از این سمت برکنار شد و با مهاجرت جعفرقلی خان دنبلی از خوی به شهر شکی و حکومت در آن ولایت، بسیاری از اهالی شهرهای مختلف آذربایجان به جهت عدل و داد وی با آن شهر مهاجرت نمودند که میرزا تقی نیز یکی از آنها بود.در آنجا همسر دیگری به نام نعناخانم اختیار کرد و از او میرزافتحعلی را به دنیا آورد.
شهر نوخه در جمهوری آذربایجان کنونی تا زمان انعقاد عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ میلادی/ ۱۲۰۶ خورشیدی٬ یعنی حدود ۱۶ سال پس از تولد فتحعلی٬ جداشد.
فتحعلی در کودکی به همراه خانواده مدتی در خامنه و مشکینشهر و چندی هم در گنجه زندگی کرد و سپس به نوخه بازگشت و در آنجا تحصیل کرد.
سپس هنگامی که ۲۳ ساله بود به تفلیس رفت و مترجم بارون روزن فرماندار گرجستان شد و تا آخر زندگی همین سمت را داشت.
او در زمان ورود به تفلیس بود که با تئاترهای گرجستان آشنا شد. در این تئاترها عموماً آثار گوگول، آستروفسکی و مولیر به صحنه میرفت.
او از این پس بود که خود نیز دست به کار نگارش نمایشنامه شد. از جمله آثار آخوندزاده که سبب شهرت وی در ادبیات نمایشی شد، کتاب «تمثیلات» است که حاوی شش نمایشنامه و یک داستان به قرار زیر میباشد:
«حکایت ملا ابراهیم خلیل کیمیاگر»
«حکایت خرس قولدورباسان» یا «دزدافکن»
«حکایت موسیو ژوردان حکیم نباتات و مستعلی شاه مشهور به به جادوگر»
«حکایت وزیر خان لنکران» یا «سراب»
«حکایت مرد خسیس» یا «حاجی قره»
«حکایت وکلای مرافعه تبریز»
داستان «یوسف شاه سراج» یا «ستارگان فریب خورده»
آخوندزاده اولین سازندهٔ قالبهای امروزی نمایش در مشرق زمین است. او همچنین جزو نخستین کسانی است که به موضوع زن و مشکلات زنان ایرانی در آثارش میپردازد.
تمایل به روشنگری، هجو سنت و ستایش از جلوههای تجدد از مضامین اصلی نمایشنامههای او بود. او در کتاب «ستارگان فریبخورده» از ماجرایی تاریخی در عصر صفویه برای ترسیم واقعیتهای زمان خودش بهره برده است.
میرزا فتحعلی آخوندزاده از اولین ادیبان و نقادان اجتماعی به شیوه علمی بود. او در "رساله قرتیکا" یا "سروشیه" نقدی بر قصیده سروش اصفهانی نوشت و می توان گفت اساس نقد نظام مند در ایران را شروع نمود. برخلاف عادات ادبی آن زمان وی مضمون و محتوا و تأثیرات اجتماع در نقد خود جای داد.
شیوهی عمل آخوندزاده، بررسی سیر اندیشههای دینی در ظرف تاریخی و محک آنها به واسطهی تجربه و آزمون است که به پیشنهاد اصلاح دینی و پروتستانیسم منتهی میگردد.
در این راه آخوندزاده تحت تأثیر ارنست رنان و باکل است. اصلاح دینی و تفکیک آن از باقی بنیانهای جامعه از منظر آخوندزاده انتحار یا حذف دین نیست بلکه ارائهی قرائتی جدید از دینی است که بتواند خود را با روح زمانه و تحولات آن منطبق کند. آخوندزاده با آگاهی از اندیشهی سیاسی مدرنیته، تناقض سیاست غربی و شریعت سنتی را مشخص میکند و جدایی آن دو را عنصری مهم ارزیابی میکند و با هر گونه تلفیق میان سنت و مدرنیته به مقابله بر میخیزد. از همین روی است که مادیت فلسفهی نوین را در برابر انگارههای متافیزیکی گذشته قرار میدهد.
آخوندزاده در سال ۱۲۵۷ خورشیدی (۱۸۷۸ میلادی در تفلیس در ۶۷ سالگی درگذشت.و ارامگاه او در تفلیس در باغی (موسوم به بوتانی باخی ( به زبان گرجی ) که در ارتفاعات نزدیک به ناری قلعه ( قلعه شاه عباس )قرار دارد ) واقع است . سنگ قبر او رو به ویرانی است و قابل خواندن نیست . اما تندیس او به خوبی ساخته شده و بر فراز آرامگاه قرار دارد . در این قبرستان چند تن نیز از خویشان او خفته اند .
فعالیتهای ادبی
آخوندزاده در تفلیس با فن نمایش و نمایشنامهنویسی آشنا شد و خود به نوشتن نمایشنامههای اجتماعی و انتقادی پرداخت.
آثار او اغلب به زبان ترکی آذربایجانی است که گاه به شعرهای فارسی مزین میشد. برخی از آثارش به روسی و فارسی ترجمه شدند. نمایشنامه تمثیلات او با مهارت به انتقاد از اخلاق و عادات مردم قفقاز و آذربایجان میپردازد. وی مرثیه شرق در رثای مرگ پوشکین را در سال ۱۹۳۷ میلادی سروده است.
آثار او در کارهای دیگر نویسندگان آزادیخواه دورهٔ مشروطیت ایران تأثیر زیادی داشت. او همچنین از طرفداران و مبلغان تغییر رسمالخط عربی به الفبای لاتین بود.
آثارمشهوروی:
سرگذشت یک مرد خسیس
تمثیلات یا شش نمایشنامهٔ کمدی(۱۲۲۱-۱۲۲۵ هجری خورشیدی)